رساله از امام رضا ع
به نام خدا
از معصومین احادیث طبی بسیاری برای ما باقی مانده است
توصیه های که برای یک زندگی ایده آل کافی است
در این بین چند رساله هم منصوب به معصومین هم موجود هست
مثل رساله گوگردی از نور دو عالم ؛ باب علم ؛ مولا علی علیه السلام و رساله دیگر از امام ضعفا و الفقراء ؛ ضامن اهو اقا امام رضا علیه السلام
به نام رساله طلایی یا رساله ذهبیه که ایشان به توضیحات جامعی و زیبایی از بدن انسان چطوری سالم زیستن اداب تغذیه فصد حجامت و بسیاری از موضوعات دیگر اشاره کردن
این رساله به زبان عربی نوشته شده ؛ باز گزدان پارسی این رساله در ادامه برای شما بار گزاری شده است
امیدوارم من و خانوادم رو هم از دعایی خیراتان بی نصیب نگزاردید

....................................
توجه توجه
نظر به این که یک عده با توجه به مطالب این رساله این رساله را منصوب به امام رضا (ع)می داند و عده نیز این رساله را جعلی می خوانند
برای مثال مصاحبه استاد عبادیانی
بنده نیز در مقام تشخص قرار ندارم
استفاده از مطالب این رساله نیز با توجه به اجتهاد خوانند ه محترم است .
هدف من
یا شافی
ورم سرد معده از نگاه شیخ الاطباء
یا دلیل المتحیرین
پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی ص فرمودن معده خانه بیماری هاست
شما بیمار قلبی دیابتی فشار خون و قص علی هذا را نمی توانید پیدا کنید بیماری معده نداشته باشد
دروازه بیماری معده است
یکی از بیماری های معده ورم سرد بلغمی معده است که بسیار شایع شده است در جامعه ما حکیم توضیح جالبی دارد چرا این طور شده است
توضیح این بخش را از کتاب قانون فی طب شیخ الاطباء حکیم بوعلی سینا انتخاب کردم
ایشان فرموده اند
منشأ ورم سرد بلغمى رطوبت، بدهضمى، کم حرکتى و کم ورزش کردن و سایر چیزهایى است که ماده خلط رطوبى را در آوندهاى درونى و در غشاها تولید مىکنند و آشکار نیستند که سابقا اینها را شرح دادهایم.
نشانیهاى ورم سرد بلغمى در معده اگر دیدى که بیمار، درد معده همیشگى و ثابت دارد و حتى در هنگام خوابیدن درد دستبردار نیست، و همراه درد تب، التهاب، وسوسه و اوهام نیست. و هرآنچه هست عبارت از: رنگ چهره توسى، آب دهن زیاد و رطوبى، تشنگى کم، بدهضمى و کم اشتهایى است، بدان که معده به ورم بلغمى مبتلاست. از نشانیهاى دیگرى که ذکر شده اند مىتوانى دریابى که معده سوء مزاج تر دارد.
هفتمین عشقولانه من
یا منان
حافظ شیرین سخن بفرمودند
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
از نکات جالب این است که الان سر خودم را تراشیدم و به جان خودم قلندری هم ندارم ؛ حال نکته اصلی این است که چه کسی چهره بر افروخته!!!
این روز ها حالی برای وبلاگ نویسی ندارم روز ها بسیار کوتاه است من که از کودکی بسیار بازی گوش و پر از جنب و جوش بودم شب مساوی بود با پایین شیطنت از شب بدم می امد من اهل ارامش نیستم من اهل جنب و جوش هستم الان هم این ارام بودنم به دلیل اقتضای سنم هست و باید بعضی چیز ها ، منجمله سن پدر و مادرم باید رعایت حال انها را هم بکنم
وگرنه اگر دست و پام را نمی بست چشم دنیا را کور کردم بودم
من واقعی را به هم نشان می دادم
دوست دار تو من واقعی
حکایت اهل نظر
یا مدبر امور
حکیم بوعلی سینا در حواس و در فکر انسان فوق العاده اى بوده و شعاع چشمش از دیگران بیشتر و شنوایی گوشش تیز تیز بود. به طورى که مردم درباره او افسانه ها ساخته اند.
مثلا می گویند هنگامی که در اصفهان بود، صداى چکش مسگرهاى کاشان را می شنید.
شاگردش بهمنیار به او گفت : شما از افرادى هستید که اگر ادعاى پیغمبرى بکنید، مردم
می پذیرند و واقعا از خلوص نیت ایمان می آورند.
حکیم بوعلی سینا گفت : این حرفها چیست ؟ تو نمی فهمی ؟
بهمنیار گفت : نه . مطلب حتما از همین قرار است .حکیم بوعلی سینا خواست عملا به او نشان بدهد که مطلب چنین نیست . در یک زمستان که با یکدیگر در مسافرت بودند و برف زیادى هم آمده بود، مقارن طلوع صبح که مؤ ذن می گفت ، حکیم بوعلی سینا بیدار بود و بهمنیار را صدا کرد.
بهمنیار گفت : بله .
حکیم بوعلی سینا گفت : برخیز.
بهمنیار گفت : چه کار دارید؟
حکیم بوعلی سینا گفت : خیلى تشنه ام . یک ظرف آب به من بده تا رفع تشنگی کنم .
بهمنیار شروع کرد استدلال کردن که استاد، خودتان طبیب هستید. بهتر می دانید معده وقتی در حال التهاب باشد، اگر انسان آب سرد بخورد معده سرد می شود و ایجاد مریضی مى کند.
حکیم بوعلی سینا گفت : من طبیبم و شما شاگرد هستید. من تشنه ام شما براى من آب بیاورید، چکار دارید.
باز شروع کرد به استدلال کردن و بهانه آوردن که درست است که شما استاد هستید و لکن من خیر شما را مى خواهم من اگر خیر شما را رعایت کنم ، بهتر از این است که امر شما را اطاعت کنم . پس از آنکه حکیم بوعلی سینا براى او اثبات کرد که برخاستن براى او سخت است .
گفت : من تشنه نیستم . خواستم شما را امتحان کنم . آیا یادت هست به من می گفتی : چرا ادعاى پیغمبرى نمی کنی ؟ اگر ادعاى پیغمبرى بکنى مردم می پذیرند. شما که شاگرد من هستى و چندین سال است پیش من درس خوانده اى ، می گویم ، آب بیاور، نمی آورى و دلیل براى من می آورى ، در حالی که این شخص مؤ ذن پس از گذشت چند صد سال از وفات پیغمبر اکرم (ص ) بستر گرم خودش را رها کرده و بالاى آن بلندى رفته است تا آن که نداى ((اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله)) را به عالم برساند. او پیغمبر است ، نه من که بوعلی سینا هستم .
.........
پ .ن
1)این داستان را از سایت یامجیر برداشت کردم
2) در نوشته بالا کمی دست کاری کردم
این علما عالم بودن باید به مقام شامخ اینان احترام گذاشت و نام خالی بردن از این علما به نظر
من کاری اشتباه هست . تمام "حکیم بوعلی سینا" را بنده اضافه کردم
مجربات عباسیه (ع)
بسم رب الشهدا و صدیقین
یکى از علماى نجف اشرف ، که مدّتى در قم آمده بود، براى من چنین نقل کرد که : من مشکلى داشتم به مسجد جمکران رفتم درد دل خود را به محضرحضرت بقیة الله حجةّبن الحسن العسکرى امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف) عرضه داشتم و از وى خواستم که نزد خدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود.
براى همین منظور بکرّات به مسجد جمکران رفتم ولى نتیجه اى ندیدم . روزى هنگام نماز دلم شکست و عرضه کردم : مولاجان ، آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگرى متوسل شوم ؟ شما امام من مى باشید، آیا زشت نیست با وجود امام حتّى به ((علمدار کربلا قمربنى هاشم (ع ))) متوسل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم ؟!
از شدت تاثر بین خواب و بیدارى قرار گرفته بودم . ناگهان با چهره نورانى قطب عالم امکان ((حضرت حجّت بن الحسن العسکرى عجل الله تعالى فرجه الشریف )) مواجه شدم .
بدون تامل به حضرتش سلام کردم .
حضرت با محبت و بزرگوارى جوابم را دادند و فرمودند: ((نه تنها زشت نیست و نه تنها ناراحت نمى شوم به علمدار کربلا متوّسل شوى ، بلکه شما را راهنمائى هم مى کنم که به حضرتش چه بگویى .
چون خواستى از ((حضرت ابوالفضل (ع ))) حاجت بخواهى ، این چنین بگو: ((یا اباالغوث ادرکنى )) اى آقا پناهم بده .
2 اشخاصى که در بیابان تشنه و در معرض هلاکت، توسل جستن به ابى القربه (یا اباالقربة ) موثر بوده و بدین وسیله رفع تشنگى از آنان مى شود، این امر نیز تجربه شده است .
3 مرحوم بیرجندى در کتاب شریف کبریت احمر مى نویسد: در سفر عتبات عالیات در عالم رؤیا دیدم اگر کسى گوید:((عَبْداللّه اَبَاالْفَضْل دَخیلَک )) حاجت او برآورده شود
پس از آن احقر مکرّر به آن عمل کردم و حوائج مهم و بزرگى برآورده شد.
4 به تجربه رسیده که نذر براى ((ام البنین (علیهاالسلام ))) و اطعام مستمندان به نام ((اباالفضل (ع ))) براى برآورده شدن حاجات مؤ ثر است .
5 از مرحوم آیت الله العظمى ((آقاى سیدمحمود حسینى شاهرودى قدس سره )) نقل شده است که فرموده بود: من در مشکلات ، صد مرتبه صلوات براى ((مادر حضرت ابوالفضل العباس (ع ) ام البنین (ع ))) مى فرستم .(بنده هم مؤ لف کرارا به آن رسیده ام )
6 چهارشب جمعه ، ده مرتبه سوره یس ، بدین طریق :
شب جمعه اوّل سه مرتبه ، شب جمعه دوم سه مرتبه ، شب جمعه سوم سه مرتبه ، شب جمعه چهارم ، یک مرتبه سوره یس به نیابت از ((حضرت ابوالفضل العباس (ع ))) هدیه براى مادرش ((ام البنین (ع ))) بخواند ان شأ الله حاجت روا گردد.
بر گرفته شده از کتاب کرامات العباسیّه
نوشته آقای على میرخلف زاده
3 مرحوم بیرجندى در کتاب شریف کبریت احمر مى نویسد: در سفر عتبات عالیات در عالم رؤیا دیدم اگر کسى گوید:((عَبْداللّه اَبَاالْفَضْل دَخیلَک )) حاجت او برآورده شود
پس از آن احقر مکرّر به آن عمل کردم و حوائج مهم و بزرگى برآورده شد.
4 به تجربه رسیده که نذر براى ((ام البنین (علیهاالسلام ))) و اطعام مستمندان به نام ((اباالفضل (ع ))) براى برآورده شدن حاجات مؤ ثر است .
5 از مرحوم آیت الله العظمى ((آقاى سیدمحمود حسینى شاهرودى قدس سره )) نقل شده است که فرموده بود: من در مشکلات ، صد مرتبه صلوات براى ((مادر حضرت ابوالفضل العباس (ع ) ام البنین (ع ))) مى فرستم .(بنده هم مؤ لف کرارا به آن رسیده ام )
6 چهارشب جمعه ، ده مرتبه سوره یس ، بدین طریق :
شب جمعه اوّل سه مرتبه ، شب جمعه دوم سه مرتبه ، شب جمعه سوم سه مرتبه ، شب جمعه چهارم ، یک مرتبه سوره یس به نیابت از ((حضرت ابوالفضل العباس (ع ))) هدیه براى مادرش ((ام البنین (ع ))) بخواند ان شأ الله حاجت روا گردد.
از خداوند شفای عاجل طلب می کنم
برای شفای تمام مریضان عالم
به دست طبیبان مسلمان شیعه
متخصص در طب ایرانی اسلامی
*الهی امین یا رب العلمین *
-
تیر ۱۴۰۳ ( ۱ )
-
مهر ۱۴۰۲ ( ۲ )
-
خرداد ۱۴۰۲ ( ۲ )
-
دی ۱۴۰۱ ( ۳ )
-
مهر ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
شهریور ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
مرداد ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
تیر ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
خرداد ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
ارديبهشت ۱۴۰۰ ( ۲ )
-
فروردين ۱۴۰۰ ( ۱ )
-
اسفند ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
دی ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
آذر ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
آبان ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
مهر ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
شهریور ۱۳۹۹ ( ۴ )
-
مرداد ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
تیر ۱۳۹۹ ( ۵ )
-
خرداد ۱۳۹۹ ( ۳ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۴ )
-
فروردين ۱۳۹۹ ( ۱ )
-
اسفند ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
بهمن ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
دی ۱۳۹۸ ( ۲ )
-
آذر ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
آبان ۱۳۹۸ ( ۲ )
-
مهر ۱۳۹۸ ( ۲ )
-
شهریور ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
مرداد ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
تیر ۱۳۹۸ ( ۲ )
-
خرداد ۱۳۹۸ ( ۳ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۸ ( ۲ )
-
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱ )
-
اسفند ۱۳۹۷ ( ۲ )
-
بهمن ۱۳۹۷ ( ۳ )
-
دی ۱۳۹۷ ( ۱ )
-
آذر ۱۳۹۷ ( ۵ )
-
آبان ۱۳۹۷ ( ۱۱ )
-
مهر ۱۳۹۷ ( ۶ )
-
شهریور ۱۳۹۷ ( ۲ )
-
خرداد ۱۳۹۷ ( ۳ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۱ )
-
فروردين ۱۳۹۷ ( ۲ )
-
اسفند ۱۳۹۶ ( ۴ )
-
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱ )
-
آذر ۱۳۹۶ ( ۱ )
-
آبان ۱۳۹۶ ( ۱ )
-
مهر ۱۳۹۶ ( ۳ )
-
شهریور ۱۳۹۶ ( ۱ )
-
مرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
-
تیر ۱۳۹۶ ( ۳ )
-
خرداد ۱۳۹۶ ( ۲ )
-
فروردين ۱۳۹۶ ( ۳ )
-
بهمن ۱۳۹۵ ( ۶ )
-
دی ۱۳۹۵ ( ۱ )
-
آذر ۱۳۹۵ ( ۱ )
-
آبان ۱۳۹۵ ( ۱ )
-
مهر ۱۳۹۵ ( ۴ )
-
مرداد ۱۳۹۵ ( ۱ )
-
خرداد ۱۳۹۵ ( ۲ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۲ )
-
فروردين ۱۳۹۵ ( ۵ )
-
اسفند ۱۳۹۴ ( ۴ )
-
بهمن ۱۳۹۴ ( ۳ )
-
دی ۱۳۹۴ ( ۱ )
-
آذر ۱۳۹۴ ( ۲ )
-
مهر ۱۳۹۴ ( ۳ )
-
شهریور ۱۳۹۴ ( ۳ )
-
مرداد ۱۳۹۴ ( ۱ )
-
تیر ۱۳۹۴ ( ۴ )
-
خرداد ۱۳۹۴ ( ۸ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۴ ( ۵ )
-
فروردين ۱۳۹۴ ( ۶ )
-
اسفند ۱۳۹۳ ( ۵ )
-
بهمن ۱۳۹۳ ( ۳ )
-
دی ۱۳۹۳ ( ۴ )
-
آذر ۱۳۹۳ ( ۲ )
-
آبان ۱۳۹۳ ( ۴ )
-
مهر ۱۳۹۳ ( ۷ )
-
شهریور ۱۳۹۳ ( ۸ )
-
مرداد ۱۳۹۳ ( ۷ )
-
تیر ۱۳۹۳ ( ۸ )
-
خرداد ۱۳۹۳ ( ۹ )
-
ارديبهشت ۱۳۹۳ ( ۱۰ )
-
فروردين ۱۳۹۳ ( ۸ )
-
اسفند ۱۳۹۲ ( ۳ )
-
بهمن ۱۳۹۲ ( ۱ )
-
دی ۱۳۹۲ ( ۱ )
-
شهریور ۱۳۹۲ ( ۱ )
-
مرداد ۱۳۹۲ ( ۱ )
-
ایام نامه (۴۴)
-
کشکول (۵۸)
-
مقالات (۷۳)
-
دانلود نامه (۲۰)
-
مطبخ خانه (۸)
-
سماء والعالم (۱)
-
حکایات طبی (۷)
-
نسخه های کمیاب (۱)
-
کتابخانه افتیمونی (۱۳)
-
دارو های مرکب (۱۷)
-
تدابیر تابستان (۱)
-
حجامت و فصد و زالو (۱۱)
-
مزاج شناسی (۴)
-
تدابیر (۸)
-
خواص گیاهان (۱۵)
-
شناخت امراض (۱۴)
-
اصول ششگانه سلامتی (۸)
-
امور طبیعیه (۸)
-
تدابیر بهار (۱)
