طب سنتی ایران

طب ایرانی ؛ طب الهی و حکمی است که براساس مبانی عقلی بنا شده است

( عطّار ) یا ( عطّار نما) مسئله این است!!!

/ بازدید : ۱۵۲

به نام خدا


عزیزی مطالب خوب و جالبی در وبلاگش به اشتراک می گذاشت که مدتی هست وبلاگ ایشان پاک شده تصمیم گرفتم مطالبی از پست های ایشان رو بدون دخل و تصرف به همان صورت که در وبلاکش به اشتراک می گذاشت من هم آن ها رو بازنشر کنم .


بسم الله الرحمن الرحیم

( عطّار ) یا ( عطّار نما) مسئله این است!!!

مدتی است دایه های مهربانتر از مادر  در رسانه های متعدد تهمت هایی را به جامعه عطاران وارد می سازند که :

«در عطاری ها مواد مخدر فروخته می شود «

«داروهای عطاری ها همه ترکیبی از مواد روانگردان است «

» تخلفات شیشه ای در عطاری ها «

» قاچاق دارو در عطاری ها «

و...

و با همین تیتر های غلط و البته هدفمند به حیثیت اجتماعی و فرهنگی عطاران این مرز و بوم خدشه وارد می سازند . سوال بنده از این دلسوزان این است که بر فرض محال اگر یک دزدی با لباس روحانیت  اقدام به دزدی کند آیا شما در رسانه ها تیتر می زنید که  :

« روحانی دزد دستگیر شد» ؟

 یا می گویید :

« دستگیری دزدی که با سوء استفاده از لباس روحانیت اقدام به دزدی می کرد» ؟

 اینکه عده ای خلافکار در پوشش عطاری خلافکاری می کند را می بایست عطّار نامید؟  و اصولا عطّار که مواد روانگردان نمی فروشد . عده ای می خواهند اذهان مردم را نسبت به عطاران این مرز و بوم بد بین کنند چرا که قصد دارند با زدن ریشه عطاری ها زمینه تاسیس (داروخانه های گیاهی)  را فراهم کرده تا با خیال راحت از شرّ عطاران خلاص شوند .

اینک که وصف دزدان اندر زبان نیاید

باید همه بگویند عطّار بود عطّار ...

البته در این میان از معاونت طب سنتی نیز انتظار نداشتیم که ایشان نیز حرف های رسانه ها را تکرار کنند . برادر من اگر می خواهید فرق عطارها و خلافکاران را به مردم گوشزد کنید لطفا برای آقایان و بانوان خلافکار که در پوشش عطاری داروهای روانگردان و مخدر می فروشند  از کلمه (عطار نما ) استفاده کنید  نه اینکه یک طیف جامعه را در معرض ظن و اتهام قرار دهید. اما نکته دیگر اینکه افزایش نابسامانی در جامعه عطاری را هم خود شما عزیزان مقصرید چرا که هیچ ساز و کاری را برای عطاران مشخص نکردید و در این مدت فقط خط و نشان کشیدید که ایّها العطّارون فی المعرکه : حق ندارید دارو بفروشید ، حق ندارید ترکیب بفروشید ، حق ندارید ....حق ندارید ....  و اصولا چه حقی برای فروختن دارید بروید بقالی بزنید و پفک بفروشید یا اینکه فقط اجازه دارید گیاه بفروشید . خوب خود شما به این فکر کرده اید که یک عطار چقدر می تواند مفردات بفروشد که زندگی اش تامین شود ؟ مگر در یک شهر چقدر می توان ( فرفیون ، کندر ، و...) فروخت ؟  این عطار بینوا چند صد کیلو آویشن یا نعناء باید بفروشد تا تامین شود ؟ این که نشد عطّاری ! یکدفعه بگویید تعطیل خلاص . بنده از سر دلسوزی به شما برادر محترم عرض می کنم که این همان رویه  غلط مسئولان گذشته بود که منجر شد افراد متبحر در فنونی چون «قابلگی » و « شکسته بندی » و.... را خانه نشین کرده و به زیر سنگ لحد ببرد  و اکنون  باید تاسف بخوریم که چرا از علم مجرّب آنان به بهانه های غیرعلمی بودن و غیر آکادمیک بودن و مجوز نداشتن و هزاران بهانه بنی اسرائیلی استفاده نکردیم .

باب العلم هستی علیه السلام در نامه خود به فرزندشان امام مجتبی علیه السلام فرمودند: «والعقل حفظ التجارب; [از نشانه های عقل [و خردمندی] حفظ تجربه هاست

ولی اصولا  انگار دوست داریم بعد از مرگ سهراب مجلس ختم بگیریم .

آری ما عادت کرده ایم که مرده پرست باشیم .....

اینکه نمی شود جامعه  عطاران را هر روز زجر کش می کنید که فقط گیاه بفروشید فردا روز یک سازمان می آید می گوید گیاهان پاستوریزه بفروشید . فردا روز هم می گویید باید گیاهان با اشعه گاما استریل شوند ، فردا روز نیز اداره دامپزشکی می گوید چرا یونجه می فروشید مگر مدرک دامپزشکی دارید . فردا روز .....

اگر نمی توانید عطاری ها که یک زیر مجموعه کوچک از ساختمان وسیع طب سنتی است را ساماندهی کنید کمی تواضع به خرج داده  و از توانمندی های خیرخواهان و زحمتکشان مدیر و مدبری که می توانند همه عطاری ها را هم مجهز به علم کنند و هم  کنترل صحیح استفاده کنید .  اصولا جایی که علم باشد کنترل کاهش می یابد .وقتی یک عطار مجهز به علم شد که نیاز به کنترل دائمی ندارد . اگر شما برای همه عطاران کلاسهای رایگان طب سنتی برگزار کنید و هر عطار را بعد از هر دوره سطح بندی کنید برای فروش داروهای طب سنتی در یک سطح خاص (مثلا ملیّن ) ، همه آنها میل به ارتقای دانش خود دارند چرا که می خواهند منحصر در فروش داروی ملیّن نباشند و اگر آقایان خیلی باسواد در دانشکده طب سنتی هم اجازه بدهند از امکانات  بیت المال آن مجموعه استفاده شود می توان از همین عطاران که علاقه مند به ارتقای دانش خود هستند افراد متبحر در علم الادویه برای آیندگان تربیت کرد. البته چنانچه علاقه مند به ساماندهی این سیستم بودید حرف بسیار است اما اگر می خواهید ریشه عطاری را که جزء میراث در معرض خطر کشور است خشک کنید و زمینه تاسیس (داروخانه های گیاهی ) را فراهم کنید که حقیر یقین دارم تاسیس داروخانه های گیاهی با هدف توسعه گیاهپزشکی است و نه طب سنتی  تا کمپانی های داروسازی از گشنگی نمیرند همین رویه را که در پیش دارید پی بگیرید اما این ره نه به ترکستان می رود و نه بیمارستان  بلکه مطمئن باشید طب سنتی راه خود را می رود و خواهد رفت و این شما هستید که می آیید و می روید اما نام نیک از آن مخلصین است .

شایان ذکر است که افتتاح داروخانه های گیاهی منجر به افزایش غلط  و بی رویه مصرف گیاهان دارویی می گردد چرا که گیاهپزشکی نیز به دلیل دیدگاه جزء نگری در بیماری ها ،  توانایی تولید و تجویز داروهای گیاهی برای کنترل علائم بیماری ها را دارد و نه علل بیماری ها  را که همین امر در حد کمال خود به افزایش کشت گیاهان دارویی منجر می شود و در ادامه با کاهش منابع طبیعی گیاهان دارویی کشور که عملا غارت شده اند ، طبعا مراکز کشاورزی نیز با تشویق مراکز به اصطلاح علمی به تولید گیاهان دارویی بصورت گلخانه ای گسیل خواهند شد که هم اکنون نیز فعالیت وسیعی را شروع کرده اند و در ادامه نیز با استفاده از علوم؟ کشاورزی مانند اصلاح نژاد و بذر و...! گیاهان و استفاده از کودهای شیمیایی تولید را افزایش خواهند داد تا کمپانی های داروسازی بعد از نابودی منابع طبیعی کشور بیکار نباشند و با افتخار به صادرات نیز همت گمارند. پس منتظرباشید که گیاهان دارویی نیز به سرنوشت میوه ها دچار خواهند شد .

 

با اجازه از حضرت حافظ ...

 

ببرد از من قرار و طاقت و هوش          /  به افعالی که صفرا را دهد جوش

عزیزان خواهد آمد روزگاری             /    نباشد صحبت از داروی مغشوش

 چرا که با زبان علم نانو           /         همه  از ذوق  مغشوشات مدهوش

بخور داروی کمپانی معروف     /       که اکسیری است بر اذهان  خاموش

اگر دیدی که دردت نیست گردید  /  و «فیلی» در نگاهت گشت چون «موش»

بخوان آواز غفلت را که مَنگی  /     دارام دام دام دارام دام دام دارام دوش

و اکنون آن مرض رفت از تن تو    /  ولیکن همرهش  یک «دانگ« از هوش

 

والسلام علی من اتبع الهدی

 

نویسنده : ۰ نظر ۱ لایک:) |

نقدی بر تصحیح کتاب مخزن الادویه و تحفه المومنین

/ بازدید : ۱۸۷

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

«نقدی بر تصحیح کتاب مخزن الادویه و تحفه المومنین»

 

(تحقیق ، تصحیح و تحشیه : محمدرضا شمس اردکانی ، روجا رحیمی ، فاطمه فرجادمند)

 

کتاب مخزن الادویه و تحفه المومنین همانطوری که اهل فن مطلع اند  یک کتاب مفرده شناسی وقسمی نیز ( بخشی از تحفه المومنین ) داروسازی است و نسخ موجود از آن نیز خیلی ناقص و یا پراکنده نمی باشد که نیاز به یک کار تصحیح تیمی و چند نفره باشد . لیکن این دوکتاب  به هر روی تصحیح و چاپ شده اند که کار خوب و قابل تقدیری بود اما واقعا این دو کتاب ها چقدر کار (تحقیق و تصحیح و تحشیه) نیاز داشتند که سه نفر کارعلمی روی آن انجام دهند  حال بماند که آیا واقعا همه این سه نفر این کار را انجام داده اند  یا خیر ولی متاسفانه تصحیح و ویرایش این کتابها با وجود کار سنگین ! نظارتی این دوستان حاوی اغلاط تخصصی متعددی می باشد  که بعید بود اگر این کتاب ها در طیف تخصص طب سنتی و یا حتی پژوهشی (این سه نفر) تصحیح و تحشیه می گشت این مسائل بروز و ظهور نماید و یا این که هرسه نفر این دوستان واقعا روی این کتابها کارکردند ولی به دلیل عدم  توانایی در مفرده شناسی طب سنتی ، به دنبال امتیاز و اعتبار علمی بوده اند ؟ که الله اعلم بما لاتعلمون!

 

حال به بررسی این کتاب می پردازیم :

آنچه در این کتاب مشهود است « مقابله» است تا تحشیه و یا تحقیق چه اینکه اگر این دوستان ، توانمندی تحقیق و تحشیه علمی بر این کتابها را داشتند فی المثل به مواردی که مرحوم عقیلی فرصت تحقیق نیافته و  در منابع  بعد از آن چون محیط اعظم و ... محقق شده است اشاره ای میکردند و حاشیه می زند که مثلا بنابر تحقیق مرحوم اعظم خان این گیاهی که مرحوم عقیلی مصداق آورده غلط است و کذا...  .

 

برای مقابله این نسخ نیز که همین دوستان زحمت آن را کشیده اند و ما نیز فردانفرد !  قدر دانی میکنیم کافی بود نسخ موجود را مقابلتان قرارداده و نقاطی را که احیانا دریک نسخه افتاده یا کمی مغایر است را در زیر متن قید کنید که خوشبختانه نسخ موجودکتب مربوطه نسخ خوب و خیلی ناقصی ندارند که نیاز به تحقیق وسیع داشته باشد و این کار را یک نفر به راحتی میتواند انجام دهد حال معلوم نیست که این سه نفر دوستان که بصورت تیمی در هر دو کتاب باهم بوده اند چه کار تصحیحی و تحشیه ای انجام داده اند اگر واقعا اهل تحقیق بودند لا اقل به مواردی که مرحوم عقیلی اعتبار آنها را «مجهول الماهیت »خطاب نموده است یک کار تحقیقی پیوست می کردند.

 

در انتهای کتاب نیز یک معادل سازی انجام گرفته است در رابطه با نام های علمی و امروزی مفردات که به نظر می رسد صعب ترین بخش کار این دوستان در این قسمت منسجم شده است ولی متاسفانه معادل سازی های این کتاب به دلیل عدم آشنایی کافی این دوستان با مفردات طب سنتی اکثر پژوهشگران نو آموز این عرصه را به خطا سوق می دهد حتی از جناب شمس اردکانی که در رشته داروسازی نوین درس خوانده اند انتظار نبود .

 

فی المثل معادل گیاهان ذیل شاهد مدعاست :

 

 آذریون  را (گل همیشه بهار) قید کرده اند درحالی که اگر این دوستان لااقل به منابع «اردو» نیم نگاهی می انداختند و کار تحقیق واقعی انجام می دادند مشاهده می کردند که مرحوم عقیلی گفته است به واقع(یعنی آنچه محقق است) آذریون را به هندی سورج مکهی نامند . و در منابع اردو نیز سورج مکهی همان «آفتاب پرست» ویا به زبان امروزی «آفتابگردان» قید شده است.

 

و یا نمونه های ذیل:

 

 اشترغاز = خار شتر ؟

اقاقیا = صمغ عربی؟

انجدان = انغوزه ؟

بسد= مرجان ؟

چای خطائی = چای سبز ؟

 

و از این اشتباهات فراوان است لیکن یک پژوهشگر چگونه می تواند به این معادل سازی ها اعتماد کند و یا یک داروساز طب سنتی اگر با این معادل سازی ها ، دارویی را بر اساس منابع قرابادین بسازد خدا می داند چه شوربایی از آب در خواهد آمد حال نمی دانم آیا در دانشکده داروسازی طب سنتی نیز بر اساس این معادل سازی ها phd  می دهند و 360 قلم داروی طب سنتی نیز تولید می کنند و برای خودشان مجوز صادر می کنند؟ جالبتر اینکه برخی از همین دوستانی که از این phd ها گرفته اند دیگران را متهم به بی سوادی کرده و و معتقدند یک (داروساز طب سنتی واقعی!) باید در این دانشکده داروسازی طب سنتی تخصص گرفته باشد در غیر این صورت یا شارلاتان است و یا ...  . حال با این رویکردها چنانچه مرحوم عقیلی یا تنکابنی امروز در قید حیات بود بعید می دانم اجازه میدادند صحبت کنند تا چه برسد به نوشتن کتاب قرابادین چرا که قطعا آن مرحومین را محاکمه میکردند که چرا بدون گرفتن مدرک phd در کار تخصصی داروسازی دخالت کرده است.

 

و خداوند رحمت کند آن بیسوادان عالم را مانند مرحوم  شریف خان دهلوی ، مرحوم هروی ، مرحوم اعظم خان و... که الحمدلله امروز نیستند که اگر بودند در محکمه حکمای عصر به قاچاق دارو و داروسازی بدون تخصص متهم می شدند .

 

اگر قرار بر «تحشیه » این کتاب بود انتظار میرفت حداقل به خطاهای مرحوم عقیلی در مفرده شناسی اشاره ای می شد که مثلا مرحوم عقیلی به خطا این گیاه را فلان نام دانسته اند که خود مرحوم نیز درمواردی به دلیل محدویت های مختلف در حوزه تحقیق آورده اند که فی المثل :

 

(گویند گیاهی است ... ) اما خود آن مرحوم تحقیق نکرده اند ولی همانند کتاب شریف بحارالانوار همه چیز را آورده اند تا آیندگان (phd بگیران) در مورد آنها اجتهاد کنند. اما در تحقیق و تحشیه این کتاب دریغ از این مجاهدت ها .

 

در پایان شایان ذکر است که قصد ما توهین ویا تخریب شخصیت این دوستان نمی باشد لیکن تاملی بود از منظر یک آزاد اندیش در یک فضای آزاد اندیشی  تا خدای ناکرده در آینده شاهد این مسئله  نباشیم که مثلا برای تصحیح کتاب شریف « اکسیر اعظم » 20 نفر که دارای مدرک (دکتری تخصصی طب سنتی ) هستند نام خود را درجلد کتاب به خط کنند ولی در محتوای تحقیقی کتاب چیزی جز تایپ و مقابله نیابیم و فردا روز نیز به استناد همین کارهای عظیم علمی رتبه ها و امتیازهای علمی و یا مسئولیتی و ... به آنان محول شود .

 

والسلام علی من التبع الهدی

 

 

........

پ.ن  با این که مقاله بالا چند سال پیش نگارش شده اما هنوز این کتاب در باراز بدون اصلاحیه موجود است

 

"

اقای خدادوست رفت و اقای اردکانی 

سازمان طب سنتی 

و  اقای اردکانی در زمینه طب سنتی  دانشکده طب سنتی دانشگاه تهران

 

با سرچ در گوگل عمق تعلق ایشان به طب سنتی

یک لیبرال

 

به قول حکیم گیلانی در کتاب حفظ صحه ناصری "فرق بین نوره و بوره را نمیتوانن  تشخیص بدهند"

 چند سال پیش عزیزی نقدی بر تصحیح کتاب مخزن الادویه و تحفه المومنین توسط محمدرضا شمس اردکانی و دوستانشان نوشتن که متاسفانه به هردلیلی وبلاگ ایشان پاک شد اما این نقد رو  این جا باز نشر می کنم . "

نویسنده : ۰ نظر ۱ لایک:) |
About Me
بسم الله الرحمان الرحیم
از خداوند شفای عاجل طلب می کنم
برای شفای تمام مریضان عالم
به دست طبیبان مسلمان شیعه
متخصص در طب ایرانی اسلامی
*الهی امین یا رب العلمین *


آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان